برای حس آرامش ...
برای زندگی با تو ،
پر از شوقم پر از خواهش ...
به دستهای تو محتاجم؛
برای لمس خوشبختی ،
واسه تسکین قلبی که براش عادت شده سختی ...
به چشمهای تو محتاجم ؛
واسه تعبیر این رویا ...
که بازم میشه عاشق شد تو این بی رحمیِ دنیا ...
تو این بی رحمیِ دنیا ...
به لبخندِ تو محتام ؛
که تنها دلخوشیم باشه ...
بزار دنیای بی روحم به لبخند تو زیبا شه ...
به تو محتاجم و باید پناه هق هقم باشی ،
همیه آرزوم بوده که روزی ....
فرصت زندگی داری به خاطرم خطر نکن
به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن
حیفه بمونی با غم عشق من بی خانمان
به شعله هام نگاه بکن منم یه شمع نیمه جون
***
می شناسمت ای خوب من ، وابسته ای مثل خودم
من نمی خوام درگیر این ، دردی بشی که من شدم
همین قدو بهت بگم ، خسته و وامونده شدم
تقدیر بی وفاییه ، مهمون ناخونده شدم
***
اینکه بهت میگم برو خیال نکن که راحته
بدون که بعد رفتنت دلم فکر شکایته
نگاه بی تفاوتم ترسیه از برگشتنت
خواستم بیفتم از سرت عادت دلتنگ شدنت
***
می شناسمت ای خوب من ، وابسته ای مثل خودم
من نمی خوام درگیر این ، دردی بشی که من شدم
همین قدو بهت بگم ، خسته و وامونده شدم
تقدیر بی وفاییه ، مهمون ناخونده شدم
***
فرصت زندگی داری به خاطرم خطر نکن
به پای این شکسته دل جوونیتو هدر نکن
سخته گذشتن از همو عشقی که پوچ و خالی نیست
با سرنوشت چه میشه کرد وقتی دیگه مجالی نیست
http://parsaspace.com/files/9615364884/?c=1146
صفحه قبل 1 صفحه بعد